ما که رفتیم، اما این نشد رسم زندگی

من که گفتم، اما کی بود که قبول کند

مال خودمان بهتر است

یک اهن هم لازم است

حالا که می‌خواهم به تو بدهم گیرت نمی‌آورم

پولم را بردند ان شاالله، لعنت بر پدرشان ان شاء الله

تا بخواهی بگویی خر نیستم، صد خروار بار به پشتت گذاشتند

از تو خودمان را می‌کشیم، از بیرون مردم را

آخرش نفهمیدم رفیق منی یا رفیق گرگ

چو آید به مویی توانی کشی / چو برگشت، زنجیرها